-
راستشو بگو
چهارشنبه 8 آبانماه سال 1392 12:30
-
کسی هست هنوزم اینو دوستش داشته باشه؟عمرا اگه اسمش یادتون باشه ?
چهارشنبه 1 آبانماه سال 1392 22:52
-
کدوم محسن؟؟؟؟
جمعه 26 مهرماه سال 1392 22:21
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 مهرماه سال 1392 22:20
-
راستشو بگین
جمعه 26 مهرماه سال 1392 20:53
-
پدر های نمونه و الگو
جمعه 26 مهرماه سال 1392 20:51
-
دلم تــــاب میخواهد
سهشنبه 23 مهرماه سال 1392 22:27
خیلی وقت است که بی تـــابــم دلــــــم تــــاب می خواهد و یک هـل مــحکم که دلم هُری بریزد پایین هر چه در خودش تلنبار کرده را
-
عید قربان مبارک
سهشنبه 23 مهرماه سال 1392 21:50
-
چندتا از دروغ های مشهورمون / طنز
شنبه 20 مهرماه سال 1392 12:45
این لباس جنسش ترک اصله همه بچه ها خوشگلن از فکر تو تا خود صبح بیدار بودم این آخرین سیگاریه که میکشم منو تو جوونیام ندیدی این بهترین کادوییه که تو زندگیم گرفتم مرسی من نمیخورم، رژیم دارم از این همه یه دونه مونده، همش رو فروختم عموم فوت کرده بود نتونستم بیام به چشم خواهری میبینمش فقط امضای رئیس مونده مادر نزاییده کسی رو...
-
ترول های دیدنی از شب امتحانات دانشجویان
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1392 23:32
-
ترول های بامزه و خنده دار
دوشنبه 6 خردادماه سال 1392 22:30
-
ترول های بامزه و خنده دار
دوشنبه 6 خردادماه سال 1392 22:28
-
میدونم
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 13:01
میدونم فـرقی نداره واســت عــاشق بودن من میدونم واســت یــکی شـد بودن و نبـودن من میدونم دوســـم نـداری مـثـل روزای گـذشته من خودم خوندم تو چشمات یه کسی اینو نوشته امـا روح من یه دریـاست پره از موج و تلاطم ساحلش تویی و مـوجاش خنجر حـرف های مـردم آخ که چه لـذتی داره نـاز چشمــاتو کـشیدن رفتن یه راه دشــوار واسـه هـرگـز...
-
شیشه ای که میشکند...
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 13:00
یک نفر می پرسد که چرا شیشه شکست؟! مادری می گوید:((شاید این دفع بلاست...)) یک نفر زمزمه کرد: ((باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان امد ، شیشه پنجره را زود شکست.)) کاش امشب که دلم مثل ان شیشه مغرور شکست ، عابری خنده کنان می امد ، تکه ای از ان را بر می داشت ، مرهمی بر دل تنگم می شد. اما امشب دیدم ، هیچ کسی هیچ نگفت... قصه ام...
-
حواسمون کجاس؟
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 13:00
قرار داشتیم به قرب الهی برسیم نه به دختر پسرای تو خیابون و دانشگاه و سایت قرار بود جانشین خدا "خلیفه الله" باشیم نه جانشین شیطان قرار بود برای خدا عبادت کنیم نه برای شیطان تبلیغ! مراقب باش خوبی تو طناب شیطان نشه و به گردن کسی نیوفته! قرار بود سیرت زیبا داشته باشیم نه به دنبال صورت زیبا باشیم! به خودمون...
-
از تو میگذرم
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:59
از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ... از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ... از تو میگذرم بی آنکه لحظه ای برگردم و تو را ببینم ... از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ... از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ... هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم .... نمیخواهم دیگر طعمی را از...
-
دلتنگ
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:59
بآورتـــ بِشَود یآ نـﮧ روزﮮ مـﮯ رسُد کـﮧ دِلَتــ برآﮮ هیچ کَس؛ بـﮧ اَندآزه ﮮ مَـטּ تَنگــ نَـפֿوآهَد شُد برآی نِگآه کَردَنمـــ כֿـَندیدنمـــ اَذیتـــ کردَنمــــ برآی تَمآم لَحظآتـﮯ کـﮧ دَر کـ ـنارَم دآشتی روزﮮ خوآهد رسید کـﮧ در حَسرَت تِکرآر دوبآره مَـטּ خوآهـﮯ بود می دآنم روزﮮ کـﮧ نبآشَم "هیچکَس تکرآر مـטּ...
-
دلتنگم
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:56
گاهـــﮯ... حجم ِ בلتنگـﮯ ـهایَـ م آنقدر زیــآد مـﮯ شـوב ڪــﮧ دنیــا با تمامـ ِ وسعتش برایَــ م تنگ مـﮯشوב בلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ گردش ِ روزگارش بـﮧ مَــ טּ ڪـﮧ رسیـב از حرڪـت ایستاב دلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ בلتنگـﮯ ـهایَـ م رـآ ندیـב دلتنگ ِ خوבمـ خوבے ڪـﮧ مدتهاست گم ڪـرבه امـ ...
-
گاهی....!
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:55
هر چقدر هم که ضعیف باشی گاهی اوقات می توانی تکیه گاه باشی
-
؛؛؛؛؛؛
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:55
از جداییمان به هرکس حرف زدم حق را به من دادند اما چه فایده اینها نمیدانند من حق را نمی خواهم حق که برای من " تو " نمیشود با تمام کنار او بودَنـهآیت " کنــآر " می آیم... فقط محض رضای " خـُـدا " دست از سر خوابهایم بردآر ... نمی دانــــــــســــت کــه به قــــــربانــــگاه...
-
بابا نان ندارد
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:53
چشمان درشت تخته سیاه بدون پلک زدن ،من وهمشاگردی هایم رازیرنظرداشت. معلم قصه گو،برقانون سیاه تخته نوشت: بابانان داد،بابا نان دارد،ان مردامد،ان مردزیرباران امد. کسی ازپشت نیمکت خاطرات نسل سوخته براشفت وگفت: اقااجازه!چرادروغ می گویید؟ …معلم اواری از یخ بر وجودش قندیل شد و با کمی مکث،گفت:دروغ چرا؟ همکلاسی گفت :پدرم نان...
-
حواست هست؟
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:51
حواست هست؟ شهریور است ... کم کم فکر باد و باران باش ... شاید کسی تمام گریه هایش را برای پاییز گذاشته باشد ...
-
داستان کوتاه بسیار زیبا - خواندنش خالی از لطف نیست
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:51
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟ فردا...
-
فرزند عزیزم :
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:42
فرزند عزیزم : آن زمان که مرا پیر و ازکار افتاده ی افتی، اگر هنگام غذا خوردن لباس ... هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و درکم کن یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی...
-
میگذرد لحظه ها
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:42
میگذرد لحظه ها ، لحظه های بی تو بودن ، ثانیه هایی که خیلی کند میگذرد ! دلم میخواهد لحظه ها و ثانیه ها تند تر از همیشه سپری شوند و لحظه ای که روزها آرزوی آن را داشتم فرا رسد... لحظه دیدار ، یک لحظه رویایی و فراموش نشدنی... نفسی تازه ، دلی عاشقتر از همیشه و آرزویی که به حقیقت پیوسته است... میشمارم تک تک ثانیه ها را ،...
-
چه رنگی متعلق به شماست؟
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:41
متولدین فروردین : سرخ رنگ سرخ سبب شده تا متولدین فروردین به دفعات عصبانی شوند ولی به محض آن که شراره های خشم خاموش شد به سرعت تبدیل به آدم هایی شاد و بانشاط می شوند. متولدین فروردین افرادی آرمانگرا ٬ مصمم و با اراده هستند و از احساسات گرایی خوششان نمی آید . هیچ کس نمی تواند مثل آنها قاطع و خشن باشد ولی در این حال کمتر...
-
ذهنیتی به نام عشق
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:41
عشق یک طرفه عشقی است که میل به معشوق در آن امری ذهنی است یعنی عاشق در افکار و پیش فرض های خودش باور دارد معشوقش به او علاقه مند است در حالی که به واقع او از احساسات معشوقش بی اطلاع است یا حتی اگر معشوق از این علاقه با خبر باشد هیچ علاقه ی عینی وبیرونی از طرف معشوق وجود دارد. بسیاری اوقات نیز عاشق رفتارهای عادی معشوق...
-
دلتنگم ، دوستت دارم
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:40
I Miss You You are there And I am here Thinking about how much I love you Thinking about how much I respect you Thinking about how much I miss you You are there And I am here Thinking about how much I cannot wait Until we are together again Thinking about how much I will appreciate More than ever The time We will...
-
تو را هرگز فراموش نخواهم کرد ...
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:39
ساعتها را جلو می کشند وقت شرعی چشمانت زودتر از راه خواهد رسید رکعتی بر بوسه نگاهت خواهم گذاشت ربّنا لااقل آتنا … !. . .گستاخی خیالم را ببخش که حتی لحظه ای یادت را رها نمی کند . . . مرا به دار آویختند که نامت را از یاد ببرم ... چه ساده اند این ساده اندیشان که نمی دانند ... نام تو حک شده ی قلب من است ، تو رو هرگز نخواهم...
-
تو حتی تب نکردی !!!
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 12:38
آن شب باران می بارید… باران که می بارد به تو مشتاق تر می شوم… و از همین شوق بی چتر آمدم… ولی آمدم… و تو نمی دانی که جه بارانی بود، چون نیامدی… و باران می بارید… آن شب تب کردم و تو هیچ نکردی…و باران می بارید… و بالاخره دیشب مردم و حتی تو تب هم نکردی…