n.a.d.e.r
شنبه 10 اسفندماه سال 1392 ساعت 01:16 ب.ظ
اول تا سوم راهنمایی یه دبیر ریاضی داشتم کل مسائل ریاضی رو میداد من حل کنم منم خسته میشدم تازه قبل اینکه بیاد کلاس جواب ها رو مینوشتم میذاشتم اومد درس بده دیدم نامردیه من همش پای تخته باشم یه دفعه جیم کردم هفته بعد گفتم خب منکه نبودم برم پای تخته بقیه رو میفرسته اومد یکی از بچه ها رو فرستاد نفر دوم گفت بیا برو بقیه رو حل کن گفتم من نبودم گفت میدونم بیا برو حل کن هیچی دیگه ضایع شدم بدجور.
اول تا سوم راهنمایی یه دبیر ریاضی داشتم کل مسائل ریاضی رو میداد من حل کنم منم خسته میشدم تازه قبل اینکه بیاد کلاس جواب ها رو مینوشتم میذاشتم اومد درس بده دیدم نامردیه من همش پای تخته باشم یه دفعه جیم کردم هفته بعد گفتم خب منکه نبودم برم پای تخته بقیه رو میفرسته اومد یکی از بچه ها رو فرستاد نفر دوم گفت بیا برو بقیه رو حل کن گفتم من نبودم گفت میدونم بیا برو حل کن هیچی دیگه ضایع شدم بدجور.
خخخخخخخخخخخخخخ
دقیقا منم همیشه واس فیزیک و ریاضی پای تخته بودم
نه بابا جراتمون کجا بود ناظممون یکم که نه زیاد شوت بود.البته دروغ نباشه جیم زدم یه خاطره هم داره از جیم زدنم یادم میفته یه جورایی خندم میگیره.
چه خاطره ایی؟
نه به ناظممون میگفتیم بریم خونه اونم میگفت نه ما هم میگفتیم باشه از جلو چشمش جیم میزدم لامصب حس غرور دست میداد.
نه بابا!!!! چه جرئتی