پدر مهربانم
بی تو موج می زند بر دلم غمی غریب
آیینه ها دچار فراموشی اند
و نام تو
ورد کوچه ی خاموشی
امشب
تکلیف پنجره
بی چشمهای باز تو روشن نیست!
شعر : مرحوم قیصر امین پور
روحش شاد و یادش گرامی باد
بوســـه اسم است، چون عمومی است
فعل است، چون هم لازم است هم متعدی
حرف تعجب است،
چون اگر ناگهانی باشد
طرف مقابل را مات و مهبوت میکند
ضمیر است، چون از قید انسان خارج نیست
حرف ربط است، چون ۲ نفر را به هم متصل میکند !
بگشا پنجره ها را که ز غم لبریزم
بغض جا مانده ترین چلچله در پائیزم
چه هوایی که نفس در نفسم می گیرد
چه سکوتی که در آن مرغک حَلق آویزم
نه پیامی که از آن ولوله در جان ریزم
نه امیدی که به آن شوق ِ طرب انگیزم
شبِ ِ تکرار جهالت همه جا در تکثیر
به کجا از دل ِ این غمکده ها بگریزم
شده هر لحظه ی من سَهم ِ سکوتی مُمتد
همه جا پر شده از غربت غم انگیزم
تو مرا خط زده ای از صف هم آوایی
به جه شوقی بسرت نقل محبت ریزم
چو ِگدایی بدرت شد همه عمرم بر باد
چه شود گر شکند نرخ (طلا) پرهیزم ؟
عشق بود